افسردگي

درباره اين بروشور:

اين بروشور براي تمامي كساني كه تحت ‌تاثير احساسات ناشي از افسردگي مي ‌باشند، توصيه مي ‌گردد. در ضمن، اميدواريم اين بروشور براي دوستان و خويشاوندان كساني كه ازافسردگي  رنج مي برند، نيز مفيد واقع گردد. اين بروشور توصيف مي ‌كند كه حس افسردگي چگونه است، چگونه افراد افسرده مي ‌توانند به خودشان كمك كنند، چگونه مي ‌توان به كسي كه افسرده است كمك كرد و اينكه از متخصصين چه كمكي مي ‌توان گرفت.همچنينبرخي  نکاتي راکه در مورد افسردگي  نمي دانيم را توضيح    ميدهد.در انتها فهرستي از منابعي را كه مي‌توانيد اطلاعات بيشتري بيابيد،ارائه مي هد.

مقدمه                                             

همه ما گاهي اوقات احساس خستگي، بدبختي و ناراحتي مي‌‌كنيم، اين احساسات معمولاً بيش از يك يا دو هفته دوام نمي ‌آورند و چندان با روند زندگي ما تداخل ايجاد نمي ‌كند. گاهي اوقات دليل خاصي براي آن وجود دارد، گاهي هم فقط از غم و اندوه ناشي ميشود. ما معمولا خودمان از پس آنها برمي ‌آييم و نيازي به كمك گرفتن از ديگران نداريم.

 زماني افرادافسردگي جدي دارند که:

ـ احساس افسردگي سريع برطرف نشود.

ـ به قدري حالشان بد باشد كه زندگي روزمره آنها دچار اختلال گردد.

ـ حس افسردگي چيست؟

حس افسردگي به مراتب قوي ‌تر و نامطلوب تر از  دوره‌هاي كوتاه مدت يأس و ناراحتي است كه همه ما گاه وبي گاه با آن مواجه مي ‌شويم. معمولا بسيار طولاني مدت مي ‌شود و مي ‌تواند روزها، هفته‌ها و حتي ماهها طول بكشد.

 اغلب افراد مبتلا به افسردگي داراي  همه علائم ظاهري ليست شده در اينجا نيستند، ولي اكثراً حداقل پنج يا شش مورد را دارند. اين علائم عبارتند از:

ـ احساس ناراحتي در بيشتر اوقات, ولي ممكن است در هنگام غروب كمي بهتر شوند.

ـ از دست دادن توجه و علاقه به زندگي و عدم توانايي در لذت بردن از هر چيز.

ـ تصميم‌گيري مشكل‌تر مي ‌شود.

ـ نمي ‌توانند به چيزهايي كه  دوست دارند، بپردازند.

ـ كاملاً احساس خستگي مي كنند.

ـ احساس بي‌قراري و اضطراب دارند.

ـ كم اشتها شده و وزن كم مي ‌كنند (برخي افراد برعكس، پراشتها شده و چاق مي ‌شوند).

ـ 1 تا 2 ساعت طول ميکشد تا بخواب روند و زودتر از وقت معمول بيدار مي ‌شوند.

ـ علاقه خود را به سكس از دست مي ‌دهند.

ـ اعتماد به نفس آنها كم مي ‌شود.

ـ احساس بي مصرفي، بي كفايتي و نااميدي مي ‌كنند.

 ـ از ديگران دوري مي ‌كنند.

ـ تند خو و بدخلق مي ‌شوند.

ـ در اوقات خاصي از روز، معمولا صبح‌ها حس بدي دارند.

ـ به فكر خودكشي مي ‌افتند.

معمولاً ما متوجه نمي شويم که چگونه دچار افسردگي  مي ‌شويم، زيرا به تدريج در ما ايجاد مي ‌شود. ممكن است تصميم بگيريم با آن مقابله كنيم وخودمان را به خاطر تنبل بودن يا بي اراده بودن سرزنش كنيم. گاهي لازم است ديگران ما را متقاعد كنند كه كمك خواستن نشانه ضعف نيست. ممكن است تلاش كنيم براي غلبه برافسردگي خود به شدت كار و فعاليت كنيم. اين امر  مي ‌تواند ما را به مراتب متاثر‌تر و فرسوده‌تر كند ما اغلب به دردهاي فيزيكي و جسمي، سردردهاي مداوم يا   بي ‌خوابي توجه نمي ‌كنيم، گاهي اوقات اين نشانه‌هاي فيزيكي مي ‌تواند علامت اوليه افسردگي باشد.

چرا افسردگي اتفاق مي ‌افتد؟

براي افسردگي روز مره‌اي كه همه ما گاه به گاه تجربه مي ‌كنيم، معمولا بيش از يك دليل وجود دارد.اين دلايل در افراد مختلف  ميتوانندمتفاوت باشند.  ممكن است گاهي اوقات کاملاً واضح به نظر برسند و يا بالعکس آشكار به نظر نرسند.اين عوامل  مي‌تواننديک چيز نااميد كننده وياس آور باشند يا به خاطر از دست دادن چيزي ياشخصي باشد.اماگاهي اوقات، مشخص نيست که چرا احساس افسردگي مي ‌كنيم. فقط بي ‌حوصله هستيم، قوز    مي ‌كنيم، حس غم داريم، و انگار که از دنده چپ بلند شده‌ايم. واقعا نمي ‌دانيم چرا. به هر ترتيب اين احساسات مي ‌توانند به قدري بد باشند كه ما نياز به كمك داشته باشيم.

ـ چيزهايي كه در زندگي ما رخ مي ‌دهد

حس افسردگي بعد از يك رويداد عذاب آور، مثل سوگواري، طلاق و يا از دست دادن شغل، طبيعي به نظر مي ‌رسد. ممكن است چند هفته يا چيند ماه بعد هم به فكر كردن و صحبت كردن راجع به آن رويدادتلخ بپردازيم،ولي پس از مدتي اين رويداد تلخ را به تدريج ميپذيريم و سعي ميکنيم که با آن کنار بياييم. ولي عده‌اي از مانميتوانيم با آن کنار بياييم و دچار افسردگي ميشويم.

ـ شرايط محيطي

اگر ما تنها باشيم، دوستي نداشته باشيم،  نگراني‌هاي فکري و جسمي داشته باشيم. احتمال ابتلا به افسردگي در ما بيشتر‌ مي باشد.

ـ بيماري جسمي (فيزيكي)

اغلب افسردگي وقتي بروز مي ‌کند كه ما از نظر فيزيكي بيمار باشيم. اين امر نه  تنها براي بيماريهاي تهديد‌کننده زندگي مثل سرطان و بيماري قلبي صادق است بلكه در مورد بيماريهاي  مزمن، مثل آرتروز يا برونشيت نيز صدق مي ‌كند.

جوانتر‌ها ممكن است بعد از ابتلا به عفونتهاي ويروسي مثل سرما‌خوردگي ،آنفولانزا يا تب غده اي(glandular fever) دچار افسردگي شوند.

ـ شخصيت

هر كسي مي ‌تواند افسرده شود. ولي عده‌اي از ما به نظر بيشترمستعد ابتلا به افسردگي هستيم، اين امر ممكن است به علت خصوصيات خاص بدن ما، به علت تجارب اوليه در زندگي ‌مان يا هر دو باشد.

ـ الكل

بسياري از افرادي كه زيادالكل مي ‌نوشند، دچار افسردگي مي ‌شوند. معلوم نيست اول كدام يك در شخص بروز مي ‌كند نوشيدن مفرط يا افسردگي. همچنين افرادي كه خيلي زياد مشروب مي ‌خورند بيشتر از ديگران مستعد خودكشي هستند.

ـ جنسيت

زنان بيشتر از مردان مستعد افسردگي هستند. بدين علت كه مردان كمتر دستخوش احساسات مي ‌شوند، احساسات خود را سركوب مي ‌كنند يا آنها را با خشونت بيان مي ‌كنند يا اينكه از طريق نوشيدن زياد مشروب سركوب          مي ‌كنند.از طرف ديگر، زنان معمولا بيشتر تحت استرس هستند.چون هم استرس محيط کار را دارند  و در عين حال

بايد مراقب بچه هم باشند.

ـ ژن ها

افسردگي مي ‌تواند به صورت خانوادگي باشد اگر يكي از والدين شما شديداً افسرده باشد، شما هشت برابر بيشتر مستعد ابتلا به افسردگي هستيد.

افسردگي روان شيدايي(Manic Depression )چيست؟

حدود 1 نفر از 15 نفري كه دچار افسردگي شديد هستند. پريودهايي خواهند داشت كه  فوق العاده  فعال  و پرانرژي مي ‌شوند. اين مورد، افسردگي روان شيدايي (مانيك) ناميده مي ‌شود.امروزه از آن بعنوان اختلال  Bipolar (دو قطبي ) نام برده مي شود.اين نوع افسردگي به نسبت مساوي مردان و زنان را مبتلا مي کند . 

ـ آيا ابتلا به افسردگي شكلي از ضعف است؟

ممکن است از ديد ديگران اينطور بنظر برسد كه شخص افسرده خودش خواسته که افسرده باشد.ولي  حقيقت اين است كه، افسردگي نوعي از  بيماري است که  مي ‌تواند براي اكثر افراد اتفاق بيفتد و به هيچ عنوان نشانه ضعف نيست، حتي اشخاص قدرتمند نيز مي‌‌توانند دچار افسردگي شديد شوند.

 ونيستون چرچيل که خودازافسردگي رنج مي برد، افسردگي را "سگ سياه" مي ناميد.

ـ چه موقع بايد كمك بخواهيم؟

ـ وقتي احساس افسردگي شما بدتر از حد معمول باشد و به نظر مي ‌رسد بهتر نمي شود.

ـ وقتي احساس افسردگي شما روي كار، علايق و احساسات شما نسبت به خانواده و دوستانتان تاثير بگذارد.

ـ در صورتي كه شما حس كنيد كه زندگي ارزشي ندارد يا اينكه افراد ديگر بدون شما خوشتر خواهند بود.

 در اين شرايط ، صحبت با خويشاوندان يا دوستان مورد اعتماد ممكن است کمک کننده باشد،در غير اينصورت  نياز است که توسط دكتر عمومي تانويزيت شويد. گاهي اوقات دوستان و يا اعضائ خانوادتان متوجه تغييراتي در شما ميشوند و درباره شما نگران ميشوند.

ـ كمك به خودتان

1- آنرا براي خودتان نگه نداريد

اگر اخبار بدي داشته‌ايد يا ناراحتي عمده‌اي داشته‌ايد، سعي كنيد به كسي كه با شما نزديك است بگوييد و به او بگوييد چه حسي داريد. اين اغلب به رفع ناراحتي كمك مي ‌كند. در مورد آن با كسي حرف بزنيد. اين بخشي از مسير طبيعي التيام بخشي ذهن است.

2ـ كاري انجام دهيد

براي ورزش از خانه بيرون برويد.اگر شده حتي فقط براي پياده روي، اين امر به شما كمك مي ‌كند تناسب فيزيكي خود را حفظ كرده و بهتر بخوابيد. ممكن است حس كنيد قادر به كار كردن نيستيد ولي بهتر است تلاش كنيدو فعال بمانيد.

اين مي تواند كار منزل باشد، آنرا خودتان انجام دهيد (حتي با انجام کارهاي ساده مثل تعويض يك لامپ). اين مي ‌تواند به ذهن شما كمك كند از افكار دردناكي كه شما را افسرده‌تر مي ‌كنند فارغ شويد.

3ـ خوب بخوريد

سعي كنيد خوب بخوريد، وعده غذايي متوازني داشته باشيد، ولواينكه ممكن است تمايل به غذا نداشته باشيد، سبزيجات و ميوه‌جات تازه بسيار مفيدند. افسردگي مي ‌تواند وزن شما را كم كند و باعث کمبود ويتامين‌ها  شود كه باعث تشديد روند افسردگي ميشود.

4ـ از الكل پرهيز كنيد.

در مقابل تمايل مصرف الكل، براي سر پوش گذاشتن  و فراموش کردن غمهايتان ، مقاومت كنيد، الكل افسردگي را واقعاً بدتر مي ‌كند، چند ساعتي حس بهتري به شما   مي ‌دهد ولي بعداً حس افسردگي بدتري دوباره باز مي‌گردد. مصرف خيلي زياد الكل ،شما را از درخواست كمك و حل مشكلتان باز مي ‌دارد. در ضمن براي سلامت جسماني شما نيز مضر است.

5ـ بخوابيد

سعي كنيد نگراني در مورد مشكل خوابيدن به خود راه ندهيد. گوش دادن به راديو يا تماشاي تلويزيون در حاليكه دراز كشيده ايد يا بدنتان در حال استراحت است مي ‌تواند كمك زيادي بكند. حتي اگر نتوانيد بخوابيد، مي ‌توانيد ذهنتان را به اين روش مشغول كنيد، به اين طريق كمتر حس اضطراب داشته و خوابيدن برايتان ساده‌تر مي شود.

6ـ علت را پيدا كنيد

اگر فكر مي كنيد مي ‌دانيد چه چيزي باعث افسردگي شما  است،  نوشتن آن و بررسي راه هايي كه مي ‌‌تواند به حل آن كمك ‌كند،مفيد خواهد بود.

7-اميدوار باشيد

بخاطر داشته باشيد که:

-شما تجربه‌اي را پشت سرمي ‌گذاريد كه عده زيادي سپري كرده‌اند.

ـ شما به تدريج اين دوره را  پشت سر مي ‌گذاريد، گرچه ممكن است باور اين موضوع برايتان مشكل باشد.

ـ افسردگي مي تواند تجربه مفيدي باشد.ميتواند شمارا به شخصي سرسخت تر و قوي تر بدل کند که ميتوانيد وضعيتها و روابط افراد را شفافتر ببينيد و درک بهتري از روابط بين افراد داشته باشيد.

-شما ممكن است قادر به اخذ تصميمات و تغييرات مهمي در زندگي خود باشيد كه قبلاً از آن اجتناب مي ‌کرديد.

 چه نوع كمكي در دسترس مي ‌باشد.

بيشتر افراد افسرده توسط دكتر عمومي خود معالجه     مي شوند. بسته به علائم بيماري، شدت افسردگي و شرايط محيطي، دكتر ممكن است شكل خاصي از روان درماني، قرص‌هاي ضد افسردگي و يا هر دو مورد را تجويز كند.

ـ روان درماني / مشاوره

-گفتگو در مورد احساساتتان مي ‌تواند مفيد باشد،  دکترعمومي شما ممكن است مشاوري در مطب داشته باشد كه شما بتوانيد با او صحبت كنيد. اگر افسردگي به     رابطه ‌تان باهمسر و يا شريک زندگي تان مربوط شود، انجمن RELATE ميتواند به شما کمک کند(اين انجمن بطور اختصاصي روي اينگونه مسائل کار ميکند).

 -اگر در حاليكه از معلوليت جسمي رنج مي ‌بريديا  مسئوليت مراقبت از فردي معلول مي باشيد،و دچارافسردگي شده‌ايد،با شرکت در گروههاي خود درماني و در ميان گذاشتن تجاربتان با ديگران مي توانيد احساس بهتري داشته باشيد.

 -اگر قادر به كنار آمدن با فوت فردي از اطرافيان خود نيستيد. گفتگو درمورد آن با  ديگران مي ‌تواند مفيدباشد.

 -گاهي اوقات بيان احساسات واقعي حتي به دوستان نزديك نيز مشكل است،در حاليکه در ميان گذاشتن اين احساسات با يك مشاور مجرب يا تراپيست مي ‌تواند ساده‌تر باشد.بازگو کردن آنچه در سينه نهفته‌ايد، ميتواندكمك كننده باشد، خصوصاًاگر بتوانيداز کمک يک مشاور بهره ببريد که براي مدتي به طور اختصاصي به شما بپردازد.دراين صورت  به احتمال زياد احساس بهتري خواهيد داشت.  

 انواع مختلفي از روان درماني وجود دارد، مواردي   از آنها براي افراد باافسردگي خفيف تا متوسط بسيار موثر است.

رفتار درماني شناختي CBTبه افراد كمك مي ‌كند ديدگاههاي منفي را كه مي ‌تواند گاهي اوقات عامل افسردگي باشند را برطرف كنند. درمان‌ها بين فرديInterpersonal  و ديناميك (پويا) براي افرادي که نميتوانند با ديگران رابطه خوبي برقرار کنند مفيد است. روان درماني، اصولاً كار زمان بري است جلسات معمولاً حدود يك ساعت طول مي ‌كشد و شما نياز به 5 تا 30 جلسه داريد. برخي تراپيست‌ها شما را هفتگي ملاقات مي ‌كنند و برخي هر 2 تا 3 هفته يكبار.

ـ روان درماني چگونه عمل مي كند؟

اين بستگي به شكل درماني كه شما اتخاذ كرده‌ايد ،دارد. تنها در ميان گذاشتن نگراني هايتان، با شخصي ديگر مي ‌تواند مفيد باشد. چون شماحسمي‌كنيد که با مشكلات خود تنها گذاشته نشده ايد و حمايت مي ‌شويد.

ـ رفتار درماني شناختيCBT  به شما كمك مي ‌كند ايده‌هايي را كه باعث افسردگي تان شده است را بررسي كرده و تغير دهيد .

ـ مشاوره مي ‌تواند به شما كمك كند در مورد  حس ‌تان راجع به زندگي و ديگر افراد شناخت بهتري بدست آوريد.

ـ درمان‌هاي ديناميك به شما كمك مي ‌كندکه متوجه شويد که تجارب گذشته‌تان چگونه ممكن است روي زندگي حال حاضر  شما تاثير بگذارد.

- صحبت کردن در گروه  مي ‌تواند در تغير نحوه رفتارتان باديگران مفيد باشد.در گروه اين شانس را داريد كه بشنويد ديگران چگونه به شما نگاه مي ‌كنند و فرصت براي بررسي روشهاي مختلف رفتار و گفتگو موجود است .

ـ مشكلات توام با روان درماني

اين روشهاي درماني معمولا بسيار بيخطر هستند ولي  گاهي مي ‌توانند اثرات جانبي داشته باشند. گفتگو در مورد مسائل ممكن است خاطرات بدي را از گذشته به ذهن آورد، و اين مي ‌تواند شما را غمگين يا متاثر سازد.

بعضي گزارش كرده‌اند كه روان درماني مي ‌تواند ديدگاه  و ارتباط افراد را با دوستان و خانواده‌‌شان تغيير دهد. اين امر مي ‌تواند روي روابط  تاثير گذار باشد. مهم است که  شما به تراپيست خود اطمينان  داشته باشيدوبدانيد كه آنها آموزش لازم را ديده‌اند. اگر نگران  روان درماني هستيد با دكتر يا تراپيست خود مشورت کنيد. متاسفانه،مابا کمبود روان درمانگر مواجه هستيم و در برخي مناطق، ممكن است مجبور باشيد ماهها صبر كنيد.

ـ راه‌حلهاي جايگزين

St John's Wort يك داروئي گياهي موثر مي باشدکه در داروخانه ها قابل تهيه ميباشد،اين دارو در آلمان كاربرد وسيعي دارد و شواهدي وجود دارد كه در موارد افسردگي خفيف تا متوسط موثر است. مصرف يك قرص در روز کافي ميباشد.به نظر مي ‌رسد در اكثر موارد مشابه قرص هاي ضد‌افسردگي اثر ميکند ولي برخي افراد گزارش   کرده اند که اين دارو عوارض جانبي كمتري دارد. اگر داروي  ديگري مصرف مي ‌كنيدقبل از استفاده ازSt John's Wortبايد با دكتر  خود مشورت کنيد.

ـ ضد افسردگي ‌ها

اگر افسردگي شما شديد است يا مدتها طول كشيده است، طبق نظر دكترتان براي مدتي  از دارو هاي ضد افسردگي استفاده خواهيد کرد. اين دارو ها(ضد افسردگي ها) آرامبخش نيستند. گرچه ممكن است به شما كمك كنند احساس اضطراب و پريشاني كمتري داشته باشيد. اين داروها به افراد افسرده كمك مي ‌كنند حس بهتري داشته باشندبطوريكه بتواننددوباره از زندگي لذت برده و با مشكلات خود  به طور موثر دست وپنجه نرم کنند.

به خاطر داشته باشيد كه ، برخلاف بسياري از داروها، شما اثر ضدافسردگي ‌ها را به سرعت حس نمي ‌كنيد. اغلب افراد، براي 2 يا 3 هفته اول، هيچ بهبودي در خلق و خوي خود مشاهده نمي ‌كنند، گرچه برخي مشكلات ديگر ممكن است با سرعت بيشتري بهبود يابند. مثلاً، افراد اشاره مي ‌كنند كه بهتر مي ‌خوابند و اضطراب شان کم مي شود.

_______________________________

ـ ضد افسردگي ‌ها چگونه عمل مي ‌كنند؟

مغز از ميليونها سلول ساخته مي ‌شود كه پيام‌ها را با استفاده از مقادير انبوهي اجزاي شيميايي موسوم به انتقال دهنده‌هاي عصبي به يكديگر منتقل مي ‌كنند. بيش از 100 ماده شيميايي مختلف در قسمتهاي مختلف مغز فعال هستند.  در افسردگي، دو نوع از اين انتقال دهنده‌هاي عصبي نقش مهم‌تري دارند که عبارتنداز: سروتونين( كه 5HT نيز ناميده مي ‌شود) و نورآدرنالين. ضدافسردگي ‌ها مقادير  اين دو ماده شيميايي را در قسمتهاي انتهايي عصب افزايش مي‌‌دهند و بنابراين عملكرد  بخش‌هائي از مغز را كه از سروتونين و نورآدرنالين استفاده مي‌‌كنند، تقويت مي ‌كنند.

ـ  مشكلات توام با ضد‌افسردگي ‌ها

 مثل تمام داروها، ضد‌افسردگي‌‌ها نيز اثرات جانبي(ناخواسته) دارند.اگرچه،اين اثرات معمولاً ملايم بوده و با ادامه درمان  بتدريج کاهش ميابند. ضدافسردگي ‌هاي جديدتر مثل(SSRIها) ممكن است در ابتدا كمي احساس تهوع به شما بدهند و  براي مدت كوتاهي احساس اضطراب كنيد. ضد افسردگي ‌هاي قديمي ‌تر        مي ‌توانند باعث خشكي دهان و يبوست شوند.  دكتر شما معمولا توصيه به ادامه درمان ميکند مگر اينکه عوارض داروئي بسيار شديد باشند.

همانند هرگروهي از داروها، ضد‌افسردگي هاي مختلف نيز اثرات مختلفي دارند. دكتر شما ميتواند درباره عوارضو اثرات داروهااطلاعاتي به شما بدهد ومشتاق است درباره هرآنچه شما را نگران ميكند بداند.يك نسخه از بروشور اطلاعاتي را همراه با دارو از دارو ساز بگيريد.بعضي از اين داروها باعث احساس گيجي و خواب آلودگي مي شوند،که معمولاً در شب تجويز مي شوند، بنابراين به نوعي مي ‌تواند به شما كمك كنند بهتر بخوابيد. هرچند اگر در طي روز احساس خواب آلودگي مي‌‌كنيد، بايداز رانندگي و يا کار با ماشين‌آلات خودداري كنيد.

 مصرف اين قرصهااحتياج به رعايت الگوي غذايي خاصي نداردو شما مي ‌توانيد از رژيم غذايي معمول خود استفاده كنيد(اگر در مواردي نياز به رعايت رژيم غذائي خاصي باشد دكتر به شما خواهد گفت). اين قرصها تداخل داروئي با مسكن‌ها ، آنتي ‌بيوتيك‌ها يا قرص‌هاي ضد بارداري ندارند. شما بهتر است که از مصرف الكل اجتناب كنيد.مصرف الكل و قرص مي ‌تواند  باعث خواب آلودگي شديد شما گردد.

معمولا قرص هاي ضد افسردگي توسط دکترعمومي تان تجويز ميشود(و نه روانپزشک).در  وهله اول او شما را بطور منظم ويزيت خواهد کردتا مطمئن شود قرصها خوب عمل   مي ‌كنند. اگر قرصها موثر باشند براي حداقل 4 ماه بعد ازاحساس بهبودي نيز تجويز خواهند شد. اگر اين  اولين تجربه افسردگي شما باشد ممكن است نياز باشدبراي مدت  بيشتري قرص بخوريد. وقتي زمان قطع آن برسد، بايد به تدريج و تحت نظر پزشکتان قرصها را كم وسپس قطع كنيد.

اغلب افراد نگرانند كه ضد افسردگي ‌ها ا عتياد آور باشند.در حاليکه اينطور نيست ولي شما ممكن است علايمي را در صورت قطع ناگهاني ضد افسردگي ‌ها تجربه كنيد ـ که مي ‌تواند شامل اضطراب، اسهال، روياهاي زنده يا حتي كابوس باشد. اين امر مي ‌تواند تقريباً همواره با كاهش آهسته دوز آنها قبل از توقف کامل دارو، قابل اجتناب باشد. برخلاف دارو هائي مثل واليوم، نيكوتين يا الكل شما نياز به افزايش مقدار دوز براي دستيابي  به همان اثر  نخواهيد داشت و هيچ وقت اعتياد به مصرف آنها  پيدا نخواهيدکرد.

براي آگاهي بيشتر ميتوانيد به بروشور داروهاي ضدافسردگي رجوع کنيد.
 ______________________________________________

ـ كداميك براي من مناسب است ـ روان درماني يا مصرف قرص؟

اين بستگي به افسردگي شما و شدت آن دارد. در كل، روان درماني در افسردگي خفيف تا متوسط موثر‌تر است. دارو در افسردگي خفيف خيلي موثر نيست. اگر افسردگي شما شديد باشد احتمالا نياز به مصرف داروي ضد افسردگي براي مدت9-6 ماه خواهد بود.

 پس از بهبود نسبي بادارو هاي  ضد افسردگي، اغلب افراد  روان درماني را روش مناسبي يافته اند . روان درماني مي ‌تواند به شما كمك كند روي مواردي در زندگي‌تان کارکنيد كه اگربه آنها توجه نشود ممکن است دوباره افسرده‌شويد.هم ضدافسردگي‌ها و هم روان درماني در كمك به افراد جهت بهبود افسردگي متوسط موثرهستند. بسياري از روانپزشكان معتقدند كه ضد افسردگي ‌ها در درمان افسردگي شديد موثر‌تر هستند. برخي افراد فقط ايده دارو را دوست ندارند، عده‌اي  هم ايده روان درماني را نمي ‌پسندند بنابراين اينکه کداميک موثرتر است امري نسبي است.در ضمن بايد اين نکته را هم در نظر داشت که مشاوره صحيح و روان درماني  در برخي نقاط كشور در دسترس نمي باشد.

وقتي افسرده باشيد تصميم گيري سخت مي ‌شود اين را به دوستان ،خانواده يا به كساني كه اعتماد داريد، بگوييد آنها به شما كمك مي ‌كنند تصميم بگيريد.

___________________________________

ـ آيا به ديدن روانپزشك نياز خواهم داشت؟

 اكثر افراد افسرده توسط پزشک عمومي  درمان ميشوند ولي  تعداد كمي از افراد بهبود نمي ‌يابند و به كمك تخصصي ‌تري نياز دارند. آنها احتمالا به روانپزشك يا عضوي از  تيم بهداشتِ رواني ( CMHT )  براي كمك اختصاصي ارجاع مي شوند. روانپزشك يك دكتر است كه در زمينه درمان اختلالات رواني و روحي تخصص دارد. اعضاي تيم بهداشت رواني ممكن است پرستار، روانشناس، مددكار اجتماعي يا متخصص کاردرماني باشند.  هر يک از اين افراد در مسائل بهداشت رواني مجرب و ورزيده هستند.

مصاحبه اول با روانپزشك احتمالا يك ساعت طول ميكشد. ممكن است از شما خواسته شودبه همراه يکي از خويشاوندان يا دوستانتان به روانپزشک مراجعه نمائيد. نيازي به نگراني نيست روانپزشك مي ‌خواهد در موردگذشته شماودر مورد هر بيماري جدي يا مشكلات روحي شما در گذشته بيشتر  بداند. وي در مورد مسائلي كه اخيراً در زندگي شما رخ داده ،در مورداينکه چطور دچار  افسردگي شديد و در مورد سابقه درماني و دارو يي شما سئوال مي ‌كند. گاهي اوقات  پاسخ به تمامي اين سئوالات  ممکن است مشكل باشد، ولي به دكتر كمك مي ‌كند به اطلاعاتي در مورد شما دست يابد و بهترين درمان را براي شما تجويز كندکه ممکن است صرفاً يک توصيه،تغيير دارو و يابستري در بيمارستان باشد(اگر افسردگي شما شديد باشد يا به نوع خاصي از درمان نيازمند باشيد، بهتر است به بيمارستان برويد. اين فقط براي يك درصد افراد افسرده ضروري مي ‌باشد.)

____________________________________

اگر هيچ درماني را اتخاذ نكنم، چه خواهد شد؟

جالب اينكه 4 نفر ازهر 5 نفرافراد افسرده ظرف مدت 4 تا 6 ماه بدون هيچ كمكي كاملاً بهبود مي ‌يابند. بنابراين چرا بايد به درمان افسردگي پرداخت؟

اگرچه 4 نفر از هر 5 نفر با گذشت زمان خوب مي ‌شوند، 1 نفر باقيمانده تا دوسال بعد هم افسرده مي ‌ماند و تا اين لحظه ما قادر به پيش‌بيني دقيق اينكه نهايتاً چه كسي بهبود ميابد و چه كسي بهبود  نميابد  نمي باشيم. حتي اگرهمه افراد مبتلا هم به تدريج بهبود يابند، تجربه افسردگي مي ‌تواند به قدري ناخوشايند باشد كه تلاش براي كوتاه کردن  زمان آن ارزشمند است. به علاوه،افرادي که  اولين تجربه  افسردگي را  مي گذرانند، 50  درصد احتمال ابتلاي مجددبه افسردگي را خواهند داشت.همچنين خطر خودکشي (هرچند تعداد كمي از افراد افسرده ممکن است اقدام به خودكشي کنند) را هم بايد به موارد بالا اضافه کرد.

 با بکار گيري برخي پيشنهاداتِ اين بروشور، ممكن است مدت افسردگي ‌تان كوتاه‌تر شود. اگر بتوانيد خودتان بر افسردگي غلبه كنيد، اعتماد به نفستان براي غلبه دوباره برآن در آينده افزايش خواهد يافت. هرچند، اگر افسردگي شديد يا مزمن باشد  ممكن است قادر به كار نباشيدواز زندگي لذت نبريد(که دراين صورت نيازبه کمک پزشک داريد.مترجم).

_____________________________________

ـ چگونه مي ‌توانيم به كسي كه افسرده است كمك كنيم؟

 مي توانيدشنونده خوبي باشيد، اين مي ‌تواند سخت‌تر از آن چيزي باشد که به نظر ميايد، ممكن است مجبور به شنيدن يك مطلب، بارها و بارها باشيد.  پيشنهاد يا نصيحت نکنيد حتي اگرپاسخ به  نظر برايتان بسيار راحت و شفاف باشد مگر آنکه از شما خواسته شود که نظر يا پيشنهاد دهيد. گاهي اوقات،  ممكن است افسردگي به علت يک  مشكل مشخص وواضح بهوجود آمده باشد، در اين صورت ممكن است قادر به كمك به فرد افسرده باشيد تا راه حلي پيدا كند يا حداقل روشي براي غلبه بر مشكل بيابيد. تنها صرف وقت با كسي كه افسرده است نيز  مي ‌تواند مفيد باشد. شما مي ‌توانيد فرد افسرده را تشويق كنيد، به وي كمك كنيد حرف بزند، و كمك كنيد به كارهاي عادي و روزمره خود بپردازد. كسي كه افسرده است باور اين موضوع که مي ‌تواند بهتر شود برايش سخت  مي باشد شما مي ‌توانيد به وي اطمينان بدهيد كه بهتر خواهد شد ولي ممكن است مجبورشويد بارها اين مطلب را تكرار کنيد. مطمئن شويد كه فرد به مقدار كافي غذا مصرف مي ‌كند و از الكل دوري  مي كند. اگر فرد بدتر شد و شروع به صحبت از عدم علاقه به حيات و زندگي كردو يا صحبت از آسيب رساندن به خود کرد،آن را جدي بگيريدوبه دکتر اطلاع دهيد. سعي كنيد به وي كمك كنيد درمان را بپذيرد، وي را از مصرف دارو يا ديدن مشاور يا روانكاو مايوس نكنيد. اگر درمورد نحوه درمان نگران هستيد،با دكتر بيمار خود صحبت كنيد.
 
 ___________________________________
 
ـ كداميك براي من مناسب است ـ روان درماني يا مصرف قرص؟

اين بستگي به افسردگي شما و شدت آن دارد. در كل، روان درماني در افسردگي خفيف تا متوسط موثر‌تر است. دارو در افسردگي خفيف خيلي موثر نيست. اگر افسردگي شما شديد باشد احتمالا نياز به مصرف داروي ضد افسردگي براي مدت9-6 ماه خواهد بود.

 پس از بهبود نسبي بادارو هاي  ضد افسردگي، اغلب افراد  روان درماني را روش مناسبي يافته اند . روان درماني مي ‌تواند به شما كمك كند روي مواردي در زندگي‌تان کارکنيد كه اگربه آنها توجه نشود ممکن است دوباره افسرده‌شويد.هم ضدافسردگي‌ها و هم روان درماني در كمك به افراد جهت بهبود افسردگي متوسط موثرهستند. بسياري از روانپزشكان معتقدند كه ضد افسردگي ‌ها در درمان افسردگي شديد موثر‌تر هستند. برخي افراد فقط ايده دارو را دوست ندارند، عده‌اي  هم ايده روان درماني را نمي ‌پسندند بنابراين اينکه کداميک موثرتر است امري نسبي است.در ضمن بايد اين نکته را هم در نظر داشت که مشاوره صحيح و روان درماني  در برخي نقاط كشور در دسترس نمي باشد.

وقتي افسرده باشيد تصميم گيري سخت مي ‌شود اين را به دوستان ،خانواده يا به كساني كه اعتماد داريد، بگوييد آنها به شما كمك مي ‌كنند تصميم بگيريد.

_________________________________

افسردگی
در درجه اول بین افسردگی و احساس غمگینی موقت باید تفاوت قائل شد.

اصولاً در علم روانپزشکی زمانی به یک احساس، بیماری اطلاق می شود که یکی از علائم مهم زیر را به وجود آورد:

1-افت عملکرد شخص ( افت کاری یا تحصیلی)

2-اختلال در روابط بین فردی یا روابط اجتماعی شخص

به زبان ساده می توان گفت در حالت های زیر فرد دچار افسردگی شده است:

- فردی که تا کنون سیر منطقی و طبیعی در پیشرفت زندگی و کارهای خود داشته و به راحتی کارهای روزمره خود را انجام می داده است، ولی حالا دیگر دل به کار نمی دهد و تا مجبور نباشد عملی را شروع نمی کند و برای او عموماً شروع یک کار بر خلاف گذشته، یک اقدام طاقت فرسا محسوب می شود.

- یا اینکه فردی قبلاً در روابط با دیگران دارای شوق و علاقه بوده است و حتی زبان زد و نقل هر مجلس محسوب می شده، ولی حالا نسبت به دیگران سرد و بی تفاوت شده است و کناره گیری می کند.

- یا کسی که قبلا در برابر خیلی از کارها صبوری به خرج می داده و واکنش های او در برابر اتفاقات یک روند معمولی و متعادل بوده، ولی حالا حساس شده و به سرعت واکنش های تند و پرخاشگرانه از خود نشان می دهد و بلافاصله از این رفتار خود پشیمان می شود.

البته ذکر این مطلب هم مهم است که علائم افسردگی باید حداقل بیش از چند هفته طول بکشد و با مشاهده ی این علائم به مدت یکی دو روز نمی توان گفت فرد دچار افسردگی شده است.

لذا اگر فردی مثلاً بر اثر یک اتفاق، یکی دو روز احساس غمگینی کند و یا در ایامی خاص، احساس دل گرفتگی داشته باشد و بعد خوب شود، افسردگی محسوب نمی گردد.

آنچه مهم است، استمرار این احساس در طی چند هفته، همراه با یکی از حالت هایی است که در بالا ذکر شد.

______________________________________________

علائم افسردگی
علائم افسردگی در دو بخش فردی و اجتماعی قابل بررسی است.

در بخش علائم فردی افسردگی، در دو قسمت روانی و جسمی، شاهد تغییراتی خواهیم بود.

______________________________________________

علائم روانی افسردگی:

یک احساس مستمر و قابل درک از غمگینی وجود فرد را فرا می گیرد، به خصوص در تنهایی و هنگامی که فرد از شرایط کاری زیاد یا از جمع همکاران و دوستان فارغ می شود، این احساس غمگینی نمود بیشتری پیدا می کند.

بسته به میزان شدت افسردگی، کم کم علائم مشغله های فکری شروع می شود و دائم افکار گذشته، به خصوص افکار منفی و یا نگرانی نسبت به آینده ذهن فرد را درگیر می کند. گاهی فرد متوجه می شود که دقایق زیادی طی شده است و او همچنان با یک اتفاق گذشته ی خود درگیری ذهنی دارد. این افکار به خصوص هنگام خوابیدن بیشتر به ذهن فرد هجوم می آورد و همین مسئله باعث می شود که احساسات فرد تحریک شود و گریه یا بغض نیز با آن همراه شود (اصطلاحاً اشکشان دم مشکشان است).

چنین فردی، بسیار حساس و زود رنج می گردد و با کوچک ترین مسئله ای تحریک شده و واکنش تند یا حتی پرخاشگرانه از خود بروز می دهد.

این بیماری در خانم ها نسبت به آقایان شایع تر است.

اضطراب و دلهره یک علامت بسیار شایع این بیماری است. کم کم تمرکز و دقت فرد در کارها و تصمیم گیری ها کم می شود، یا مردد است و یا دائم فکر می کند که چه کار می خواسته انجام دهد و کاهش حافظه و فراموشی به مرور زمان به آن اضافه می شود. این گونه افراد ابراز می دارند دست و دلشان به کار نمی رود و صبح که از خواب بلند می شوند، انگار روز از نو روزی از نو، یعنی یک احساس یکنواختی در زندگی به آنها دست می دهد. کاری که قبلاً به آن علاقه داشته اند، دیگر خوشحالشان نمی کند و بعضی از آنها، دیگر از هیچ چیز لذت نمی برند. در انجام کارها زود خسته می شوند و احساس خستگی و ضعف ممکن است با آنها همراه باشد .

خودخوری و غصه خوردن، بی میلی در مسائل زناشویی، احساس بی ارزشی ، افکار مرگ و یا داشتن آرزوی مرگ، حساسیت به سر و صدا و نیاز به تنهایی، بی قراری و کلافگی و ... از دیگر علائم این بیماری روانی است.

______________________________________

علائم جسمی افسردگی:

علائم جسمی نیز معمولاً با افسردگی همراه هستند . این گونه افراد معمولاً کم اشتها می شوند و یا بعضی نیز پُر اشتها . مشکلات خوابیدن از قبیل دیر به خواب رفتن و یا داشتن خواب سبک، و یا دیدن خواب های پریشان و کابوس، و زود از خواب بیدار شدن به صورت متنوع دیده می شوند و صبح ها افراد احساس کسالت و کوفتگی دارند.

دردهای مختلف بدنی مثل سردردهای مکرر و یا عود سردردهای میگرنی، احساس درد یا طپش قلب، احساس لرزش درونی یا لرزش اندام ها و یا تشدید علائم بیماری هایی مانند دیابت، فشار خون بالا ، آسم و مشکلات گوارشی مانند زخم معده نیز دیده می شود.

______________________________________

علائم اجتماعی افسردگی:

در درازمدت، افسردگی خلاقیت ذهنی را از فرد می گیرد و سیر پیشرفت او را در زندگی کند می کند.

فردی که به راحتی موانع مختلف کاری و تحصیلی را طی می کرد، هم اکنون در برابر هر مانعی مستأصل می شود. آدم خوش رو به آدم خنثی یا بد اخلاق تبدیل می شود.

افسردگی باعث تنش در زندگی می شود، احساس بدبینی نسبت به اطرافیان و همکاران را تشدید می کند و سوء ظن ها را افزایش می دهد.

______________________________________

بخشی از طلاق ها مربوط به این بیماری است.

در فرد مبتلا به افسردگی، سرعت واکنش ها کند می شود و میزان حوادث فرد (حتی در رانندگی) افزایش می یابد، پرخاشگری و احتمال سوء مصرف مواد مخدر نیز بیشتر می شود.

مردد بودن در تصمیم گیری و کاهش اعتماد به نفس و نیز خودکشی، ارتباط تنگاتنگی با این بیماری دارد و حتی در افق دورتر، اعتقادات و رفتارهای مذهبی و دینی یک فرد ممکن است تحت تأثیر این بیماری دچار افت آشکاری گردد.